اميرعلياميرعلي، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 24 روز سن داره

گل پسر مامان

ادم ها را مسخره نکنید . مسخره ها را ادم کنید😉

بدون عنوان

1393/5/5 13:09
نویسنده : امیرعلی خیاطی
200 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی وقت بود که فرصت نوشتن مطلب را پیدا نکرده بودم کار خونه و اداره و دانشگاه و... وقت نوشتن یکسری از شاهکارهای امیر علی را ازم گرفت . امروز تصمیم گرفتم تا جایی که بتونم چیزهایی که یادم می اید را بنویسم .

گل پسرم را از 20 تیر گذاشتم مهد کودک . با مشاور و اینها صحبت کردم گفتند براش خوبه و ارتباطاتش خوب می شه اعتماد به نفسش بهتر می شه و  .... من هم چند روزی پیشش نشستم و بعد چند روز هم 2 ساعت بیشتر نگذاشتم .  تا اینکه چهارشنبه مدیرشون گفت بذار تمام وقت بمونه . خداییش خیلی زودتر از انتظار من مهد را قبول کرد . براش جایزه از مهد گرفتند . خیلی خوشش آمد و با ذوق و شوق به همه می گفت . من هم تا توانستم از مزایای مهد کودک براش تعریف می کردم و اینکه همه آدمها یک روز مهد می رند بعد مدرسه و دانشگاه بعد کار و .... بعد هم تشویق می کردم که ببین چه جایزه خوبی گرفتی و توی فامیل هم کلی تعریف کردم و ... از مهد خوشش آمد.

آن روز از مهد بردم اداره . خیلی خوش گذشت و خوشحال بود . یک روزهایی می گفت منو ببر اداره . من می گفتم رییس دعوام می کنه . چند روز پیش ازم پرسید مامان . ریسس  وقتی دوات می کنه و از پنجره پرتت میکنه بیرون ؟ با تعجب گفتم نه  چرا باید اینکار رو بکنه ؟ گفت آخه آقای خرچنگ هروقت از دست باب اسفنجی عصبانی میشه اونو از پنجره پرت میکنه بیرون.

میگه مامان 3 تا دوست پیدا کردم . بهنود و امیر رضا و اریا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)