اميرعلياميرعلي، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

گل پسر مامان

ادم ها را مسخره نکنید . مسخره ها را ادم کنید😉

سال نو

1391/1/6 14:16
نویسنده : امیرعلی خیاطی
243 بازدید
اشتراک گذاری

امسال برای سال تحویل با قطار رفتیم پیش مامان رضا . امیر علی توی قطار  مدام از کوپه بیرون می رفت و می آمد . کلی ذوق کرده بود . در عوض شب موقع خواب نمی خواست بخوابه و با کلی گریه به زور خواباندم.

اول مسافرت رفتیم پیش عمه امیر علی . امیر علی من متاسفانه به عمه بیچاره محل نمی ذاشت و تا بنده خدا می خواست نزدیکش بشه جیغ می زد. بعد رفتیم پیش مامان رضا . سال که تحویل شد  . و دید و بازدید ها شروع شد . پسرکم کلی ذوق کرد .  وقتی که از مهمانی می خواستیم برگردیدم خانه . گریه می کرد و حاضر نبود که بیاد . خونه . حسابی بهش تو مسافرت خوش گذشته بود . فقط حیف که سرما خورد و دوشب آخر اصلا نتوانست بخوابه.

راستی توی این مدت . چند تا کلمه ترکی هم یاد گرفته . مثل باخ . ده (گه). یک چیزی هم  یاد گرفته که من نمی فهم  . وقتی که خیلی عصبانی میشه اخم میکنه و صورتش را برمی گرداند ومیگه ماماخ.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

abtin kiani
6 فروردین 91 14:41
salam man ham gol pesare mamanam baman dost bash