شروع
به نام خالق هستی
امروز توی اولین پست خودم از کارهایی که الان امیر علی انجام می ده می نویسم بعدا هر بار که کار جدید یاد گرفت یک پست جدید ایجاد می کنم .
امير علي الان مي تونه به دوطرف غلت بزنه ديشب اگه يك ذره دير متوجه شده بودم خودش رو به بخاري چسبانده بود.
چون صورتش جوش زده رو زمين ملافه پهن مي كنم . اونم يك سر ملافه را دستشمي گيرد بعد غلت می زند . يك وقت مي بيني ملافه را چند دور دور خودش پيچانده و توی ملافه گم شده .
سرش رو مدام تكان مي ده و مي خنده .
وقتي پاهاش رو روي زمين مي ذاري بلافاصله تند تند پا هاش رو مي كوبه روي زمين انگاري كه مي خواد بدود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی