بدون عنوان
الان دو سه روزی است که امیرعلی تب کرده و مریض شده یک طرف صورتش هم باد کرده مثل اوریون . دکتر گفت عوارض واکسنش است . بیچاره خیلی تو این چند روز اذیت شده . همش تب و درد داشته مرتب نق می زد و از گردن من آویزون بود. دهانش رو نمی تونه خوب باز کنه تا غذا بخوره . ذره ذره بهش غذا میدم . مایعات رو هم قاشق قاشق می خوره. دیشب بردم خونه آقاجون . پسر خاله هاش آنجا بودند . اونا رو که دید . روحیه اش عوض شد.یکم با اونا بازی کرد . سر شام هم سرش رو روی بازوی احسان گذاشته بود . بعد هم بلند میشد و سراحسان رو ناز می کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی