خیلی وقت بود که فرصت نوشتن مطلب را پیدا نکرده بودم کار خونه و اداره و دانشگاه و... وقت نوشتن یکسری از شاهکارهای امیر علی را ازم گرفت . امروز تصمیم گرفتم تا جایی که بتونم چیزهایی که یادم می اید را بنویسم . گل پسرم را از 20 تیر گذاشتم مهد کودک . با مشاور و اینها صحبت کردم گفتند براش خوبه و ارتباطاتش خوب می شه اعتماد به نفسش بهتر می شه و .... من هم چند روزی پیشش نشستم و بعد چند روز هم 2 ساعت بیشتر نگذاشتم . تا اینکه چهارشنبه مدیرشون گفت بذار تمام وقت بمونه . خداییش خیلی زودتر از انتظار من مهد را قبول کرد . براش جایزه از مهد گرفتند . خیلی خوشش آمد و با ذوق و شوق به همه می گفت . من هم تا توانستم از مزایای مهد کودک براش تعریف می کرد...